پژوهشهای صورت گرفته در کشور نشان میدهند که برخلاف آنچه گفته و تصور میشود، متناسب با افزایش میزان استفاده و مدت زمان عضویت در فیسبوک بین جوانان، شناسهها و مؤلفههای هویت دینی دستخوش دگرگونی میشود.
به گزارش دلاور به نقل از گرداب، موضوع تأثیر یا عدم تأثیر فضای مجازی بر هویت دینی جوانان، مسئلهای است که چند روزی است در پی سخنان اخیر رئیس جمهوری مطرح شده است.
نتایج تحقیقات صورت گرفته در کشور نشان میدهد که بین استفاده جوانان از فیسبوک و هویت دینی آنان رابطه معناداری وجود دارد.
...
رئیس دفتر فناوریهای نوین مرکز پژوهشهای مجلس گفت: قانون جرایم رایانهای نیاز به اصلاح دارد و در اینباره کاری در مرکز
پژوهشها آغاز شده است.
مهدی فقیهی در گفتوگو با خبرنگار فناوری اطلاعات خبرگزاری فارس، اظهار داشت: برخی قوانین حوزه ICT از جمله قانون اجرای اصل 44 در حوزه ICT باید مرور شود.
رئیس دفتر فناوریهای نوین مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی افزود:
....
در پي انتشار اخبار و گزارشهایی مبني بر نفوذ فرقههاي انحرافي در بين جوانان به خصوص در محيطهاي دانشگاهي، باشگاه خبرنگاران مصاحبه مفصلي با "علي محمدي"، كارشناس فرهنگي داشته و در آن مباني پيدايش عرفانهاي نوظهور و مكاتب انحرافي را تشريح کرده است. بخش اول این گفتگو را از نظر میگذرانیم:
تعريف جامع و كاملي از كلمه عرفان بيان کنيد؟
بشر از ابتدا به مسائل ماورايي علاقه داشته است و در اين راستا فيلمهايي هم توليد شده؛ فيلمهايي که بازيگر آن، کارهاي خارقالعادهاي مانند پريدن از روي بام خانهها و يا خوابيدن زير چرخهاي ماشين و لودر و کارهايي از اين قبيل انجام ميدهد.
بشر از همان ابتدا حسي ذاتي نسبت به ماورا داشته و در قرآن کريم نيز آمده است: هادياني (انبياي الهي) براي انسان روي زمين فرستاديم تا اين حس و فطرت در جهت شناخت و قرب خداوند، سوق داده شود.
عرفان چيزي جز شناخت آدمي نسبت به پروردگار خويش نيست. وقتي كسي خدا را بشناسد با تمام دستورات فردي و اجتماعي آشنا ميشود. عرف جز شناخت و تقرب به خداوند هيچ معنايي ندارد و مابقي چيزهايي هستند كه اسم عرفان را به خود گرفته و شبه عرفان هستند؛ مثل دارويي كه مشابه آن با قيمت ارزانتر در بازار پيدا ميشود، اما اصل دارو بسيار گران با كارايي بالاست.
شبه عرفانها، بدلي و كاذب هستند و حقانيت ندارند؛ تلاش اديان الهي همواره بر اين بوده که مردم را با اديان الهي آشنا كنند. چرا که براي انسان همه چيز از طريق شناخت معبود ميسر ميشود و خاصيت عرفان الهي اين است که انسان را نه منزوي ميكند نه پرخاشگر و نه خودخواه؛ انسان خداجو، حس برتري نسبت به ديگران ندارد و يك انسان کامل است و ميداند ارتباطات خود را چهطور تشکيل دهد.
ارتباطات انسان به چند دسته تقسيم ميشوند؟
انسان پنج نوع ارتباط دارد: ارتباط با خود، ارتباط با ديگران، ارتباط با خدا، ارتباط با طبيعت و ارتباط با تاريخ. ارتباط انسان با خودش مبتني بر فطرت اوست و آن را از حضرت حق دريافت کرده است که عرفا با اين ارتباط آشنا هستند. اما ارتباط انسان با ديگران، ارتباط انسان با محيط پيرامونش را دربر ميگيرد، مانند ارتباط كاري من و شما؛ اين ارتباطها سازههايي هستند كه انسان باید آن را جور كند تا بتواند به خوبي با طبيعت پيرامونش ارتباط برقرار کند.
مهمترين ارتباطات براي انسان، ارتباط با پروردگار است و يک انسان عارف راه استعانت از خداوند را به خوبي ميداند و آخرين، ارتباط انسان با تاريخ است، ما بايد با تاريخ و سرگذشت انسانهاي پيشين رابطه برقرار كنيم تا با تحليل و تحقيق، تجربه گذشته را براي حال استفاده كنيم.
داستانهاي تاريخي که در قرآن کريم براي ما نقل شده، مانند داستان حضرت آدم، سرگذشت هابيل و قابيل و سرگذشت حكومتهاي ظالمي مانند فرعون، هاروت و ماروت و داستان حضرت سلیمان و يوسف و ديگر داستانهاي آموزنده که ما را متوجه ميکند که به كجا وصل هستيم و خط سير چيست؛ لذا يک انسان عارف ميتواند تاريخ را به خوبي تحليل و از آن براي زندگي خويش بهره بگيرد.
انسان چه طور ميتواند به معرفت و عرفان الهي برسد؟
در حديث شريف آمده است که "من عرف نفسه فقد عرف ربه"؛ لذا خودشناسي بسيار مهم است و اينكه انسان بداند چه ظرفيتها و ويژگيهايي دارد و چه طور بايد از آنها استفاده كند و اينکه چگونه ميتواند ويژگيهاي متعالي را در خود تقويت و رذائل را از وجود خود دور کند. انسان بايد ماهيت وجودي خود را بشناسد تا دچار از خود بيگانگي نشود. چرا که در غير اين صورت نميتواند مسائل و مشكلات خود را حلاجي كند و خطاهاي خود را بپذيرد و به همين سبب خود را فردي درستکار و خوب ميداند که اين خود شروع غرور و تکبر است که ميتواند براي انسان بسيار خطرناک باشد.
آيت الله جوادي آملي به سبب نورانيتي که امام راحلرحمتاللهعلیه داشتند، هميشه ايشان را خاتم العرفا معرفي ميكنند، چون امام همواره با نفسانيات و شيطان در حال مبارزه بودند. اين ارتباطات انسان را به خدا نزديكتر ميكند. كساني كه علم بيشتري دارند بيشتر هم به خدا توجه داشته و از خدا ميترسند، البته ترس به معناي تقوا است؛ لذا هر چه علم انسان بالاتر رود، خداشناسي او نیز تقويت ميشود که اين عرفان است.
عرفانهاي نوظهور، چه عرفانهايي هستند؟
عرفانهاي نوظهور نوعي شبه عرفان و يا يك معنويت برخاسته از اومانيسم هستند و معنويت ديني ندارند، چرا که اومانيسم به سمت انسانگرايي پيش ميرود و خداگرايي و اصالت انسان را مورد هدف قرار ميدهد و معتقد است انسان به واسطه سازندگي و خلاقيتش متكي به خود و فكر و اصالتش است و ميتواند با محيط ارتباط برقرار كند و علم را كشف كند؛ لذا لازم نيست برابر كسي سجده كند، ميتواند در برابر خود سجده كند.
دشمنان دین در روزگار معاصر، برای ضربه زدن به اسلام اصیل و ناب، در کنار شبهه پراکنی های بی حد و حصر خود و در کنار تلاش برای فرقه سازی های مذهبی، از شگرد تولید و تکثیر رقبا نیز بهره می برند. در دوران اخیر، حجم عظیمی از ادیان و مذاهب نوظهور را در مقابل اسلام پدید آورده اند و با تمام توان در همۀ کشورهای دنیا به تبلیغ آنها می پردازند. متأسفانه در این جهت موفقیت های زیادی هم به دست آورده اند و در این زمینه لازم است همۀ اقشار مختلف مردم آگاهی داشته باشند و فریب این ترفند اسلام ستیزی جدید - که با نام معنویت خواهی و عرفان گرایی و دین خواهی به فعالیت می پردازد - را نخورند. رشد قارچ گونۀ گروه های معنویت گرا در کشورهای اسلامی، از جمله در جمهوری اسلامی ایران، باید با حساسیت و دقت بیشتری مورد مطالعه قرار گیرد. نکتۀ حایز اهمیت در این معنویت های نوظهور آن است که اینان به صورت شبکه ای فعالیت می کنند و همگی آنها در خدمت اهداف و مبانی مدرنیته و لیبرال دموکراسی هستند. همۀ مبانی لیبرال دموکراسی را به خوبی می توان در معنویت هایی چون معنویت دالایی لاما ، سای بابا ، اوشو ، اکنکار ، پائلو کوئیلیو ، رام الله و امثال آنها دید.1
این شگرد جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران از دهۀ هفتاد، به طور جدی در کشور ما آغاز شد؛ به این صورت که در کنار ورود تدریجی برخی از این معنویت ها، همچون معنویت سرخ پوستی و عرفان جادویی و همچنین معنویت های بودایی و هندی ، زمینه های اندیشه ای گرایش به این نوع ادیان و معنویت ها در دهۀ هفتاد و با تضعیف فقه و شریعت از سوی برخی به اصطلاح روشن فکران دینی فراهم شد. طرح اسلام فقاهتی و قرار دادن مدیریت علمی در مقابل مدیریت فقهی و خشک و خشن وانمود کردن نگاه فقهی به اسلام و امثال آن، همگی زمینه های فکری و نظری گرایش به معنویت های فقه گریز یا فقه ستیز را فراهم کرد. گرایش عده ای از جوانان تحصیل کرده به فرقه های شریعت گریز صوفی و معنویت های نوظهور بر این بستر روییده و در این چهارچوب قابل تبیین و توجیه است.
یکی از ابعاد مهم اعتقادی که این ادیان و فرقه های غرب ساخته، به صورت مشترک، آن را مورد حملۀ همه جانبه قرار داده اند، مسئلۀ معاد است. آنان سعی دارند با شبهات گوناگون، معاد و وجود جهان آخرت را انکار کرده و به جای آن مسئلۀ تناسخ و زندگی های پی در پی در همین دنیا را مطرح نمایند.2 بدون شک، یکی از مهم ترین ارکان اعتقادات اسلامی، آخرت باوری و اعتقاد به معاد است. ایجاد شبهه در این باور و سست کردن اعتقاد مردم، به ویژه جوانان، نسبت به آن، افزون بر تضعیف اعتقادات و باورهای اسلامی، می تواند آسیب های فراوان سیاسی و دفاعی نیز برای کشور ما پدید آورد. اگر اعتقاد به معاد نباشد، در آن صورت شهادت و جهاد و مبارزه در راه خدا، معنایی نخواهد داشت. توماس فریدمن در این باره می گوید: "جنگ با این دشمن (اسلام) با ارتش ممکن نیست؛ بلکه باید در مدارس، مساجد و کلیساها و معابد به رویارویی با آن پرداخت و در اين راه جز با همکاری روحانیون، کشیشان و راهبان، نمی توان به پیروزی دست یافت".
1برای آشنایی بیشتر با این حوزه، ر.ک: احمد حسین شریفی، درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان های کاذب. 2برای توضیح بیشتر در این زمینه، ر.ک: همان، ص 225-209
صفحه قبل 1 صفحه بعد