در طول تاريخ بشر از زمان يونان باستان، مردم و بهخصوص دانشمندان آن دوره بر اين باور بودند كه مواد را ميتوان آنقدر به اجزاء كوچك تقسيم كرد تا به ذراتي رسيد كه خردناشدني هستند و اين ذرات بنيان مواد را تشكيل ميدهند، شايد بتوان دموكريتوس فيلسوف يوناني را پدر فناوري و علوم نانو دانست چرا كه در حدود 400 سال قبل از ميلاد مسيح او اولين كسي بود كه واژة اتم را كه به معني تقسيمنشدني در زبان يوناني است براي توصيف ذرات سازنده مواد به كار برد. با تحقيقات و آزمايشهاي بسيار، دانشمندان تاكنون 108 نوع اتم و تعداد زيادي ايزوتوپ كشف كردهاند. آنها همچنين پي برده اند كه اتمها از ذرات كوچكتري مانند كواركها و لپتونها تشكيل شدهاند. با اين حال اين كشفها در تاريخ پيدايش اين فناوري پيچيده زياد مهم نيست. نقطه شروع و توسعه اوليه فناوري نانو به طور دقيق مشخص نيست. شايد بتوان گفت كه اولين نانوتكنولوژيستها شيشهگران قرون وسطايي بودهاند كه از قالبهاي قديمي(Medieal forges) براي شكلدادن شيشههايشان استفاده ميكردهاند. البته اين شيشهگران نميدانستند كه چرا با اضافهكردن طلا به شيشه رنگ آن تغيير ميكند. در آن زمان براي ساخت شيشههاي كليساهاي قرون وسطايي از ذرات نانومتري طلا استفاده ميشده است و با اين كار شيشههاي رنگي بسيار جذابي بدست ميآمده است. اين قبيل شيشهها هماكنون در بين شيشههاي بسيار قديمي يافت ميشوند. رنگ بهوجودآمده در اين شيشهها برپايه اين حقيقت استوار است كه مواد با ابعاد نانو داراي همان خواص مواد با ابعاد ميكرو نميباشند. در واقع يافتن مثالهايي براي استفاده از نانو ذرات فلزي چندان سخت نيست.رنگدانههاي تزييني جام مشهور ليكرگوس در روم باستان ( قرن چهارم بعد از ميلاد) نمونهاي از آنهاست. اين جام هنوز در موزه بريتانيا قرار دارد و بسته به جهت نور تابيده به آن رنگهاي متفاوتي دارد. نور انعكاس يافته از آن سبز است ولي اگر نوري از درون آن بتابد، به رنگ قرمز ديده ميشود. آناليز اين شيشه حكايت از وجود مقادير بسيار اندكي از بلورهاي فلزي ريز700 (nm) دارد ، كه حاوي نقره و طلا با نسبت مولي تقريبا 14 به 1 است حضور اين نانوبلورها باعث رنگ ويژه جام ليكرگوس گشته است. در سال1959 ريچارد فاينمن مقالهاي را دربارة قابليتهاي فناوري نانو در آينده منتشر ساخت. باوجود موقعيتهايي كه توسط بسياري تا آن زمان كسبشده بود، ريچارد. پي. فاينمن را به عنوان پايه گذار اين علم ميشناسند. فاينمن كه بعدها جايزه نوبل را در فيزيك دريافت كرد درآن سال در يك مهماني شام كه توسط انجمن فيزيك آمريكا برگزار شده بود، سخنراني كرد و ايده فناوري نانو را براي عموم مردم آشكار ساخت. عنوان سخنراني وي «فضاي زيادي در سطوح پايين وجود دارد» بود. سخنراني او شامل اين مطلب بود كه ميتوان تمام دايرهالمعارف بريتانيكا را بر روي يك سنجاق نگارش كرد.يعني ابعاد آن به اندازه25000/1ابعاد واقعيش كوچك مي شود. او همچنين از دوتاييكردن اتمها براي كاهش ابعاد كامپيوترها سخن گفت (در آن زمان ابعاد كامپيوترها بسيار بزرگتر از ابعاد كنوني بودند اما او احتمال ميداد كه ابعاد آنها را بتوان حتي از ابعاد كامپيوترهاي كنوني نيز كوچكتر كرد. او همچنين در آن سخنراني توسعه بيشتر فناوري نانو را پيشبيني نمود. برخي از رويدادهاي مهم تاريخي در شكل گيري فناوري و علوم نانو
تاريخ رويدادهاي مهم در زمينه فناوري نانو 1857 مايكل فارادي محلول كلوئيدي طلا را كشف كرد 1905 تشريح رفتار محلولهاي كلوئيدي توسط آلبرت انيشتين 1932 ايجاد لايههاي اتمي به ضخامت يك مولكول توسط لنگموير (Langmuir) 1959 فاينمن ايده " فضاي زياد در سطوح پايين " را براي كار با مواد در مقياس نانو مطرح كرد 1974 براي اولين بار واژه فناوري نانو توسط نوريو تانيگوچي بر زبانها جاري شد 1981 IBM دستگاهي اختراع كرد كه به كمك آن ميتوان اتمها را تك تك جابهجا كرد. 1985 كشف ساختار جديدي از كربن C60 1990 شركت IBM توانايي كنترل نحوه قرارگيري اتمها را نمايش گذاشت 1991 كشف نانو لولههاي كربني 1993 توليد اولين نقاط كوانتومي با كيفيت بالا 1997 ساخت اولين نانو ترانزيستور 2000 ساخت اولين موتور DNA 2001 ساخت يك مدل آزمايشگاهي سلول سوخت با استفاده از نانو لوله 2002 شلوارهاي ضدلك به بازار آمد 2003 توليد نمونههاي آزمايشگاهي نانوسلولهاي خورشيدي 2004 تحقيق و توسعه براي پيشرفت در عرصه فناورينانو ادامه دارد
فن آوري نانو چيست؟ فناورينانو واژهاي است كلي كه به تمام فناوريهاي پيشرفته در عرصه كار با مقياس نانو اطلاق ميشود. معمولاً منظور از مقياس نانوابعادي در حدود 1nm تا 100nm ميباشد. (1 نانومتر يك ميليارديم متر است). اولين جرقه فناوري نانو (البته در آن زمان هنوز به اين نام شناخته نشده بود) در سال 1959 زده شد. در اين سال ريچارد فاينمن طي يك سخنراني با عنوان «فضاي زيادي در سطوح پايين وجود دارد» ايده فناوري نانو را مطرح ساخت. وي اين نظريه را ارائه داد كه در آيندهاي نزديك ميتوانيم مولكولها و اتمها را به صورت مسقيم دستكاري كنيم. واژه فناوري نانو اولين بار توسط نوريوتاينگوچي استاد دانشگاه علوم توكيو در سال 1974 بر زبانها جاري شد. او اين واژه را براي توصيف ساخت مواد (وسايل) دقيقي كه تلورانس ابعادي آنها در حد نانومتر ميباشد، به كار برد. در سال 1986 اين واژه توسط كي اريك دركسلر در كتابي تحت عنوان : «موتور آفرينش: آغاز دوران فناورينانو»بازآفريني و تعريف مجدد شد. وي اين واژه را به شكل عميقتري در رساله دكتراي خود مورد بررسي قرار داده و بعدها آنرا در كتابي تحت عنوان «نانوسيستمها ماشينهاي مولكولي چگونگي ساخت و محاسبات آنها» توسعه داد. تفاوت اصلي فناوري نانو با فناوريهاي ديگر در مقياس مواد و ساختارهايي است كه در اين فناوري مورد استفاده قرار ميگيرند. البته تنها كوچك بودن اندازه مد نظر نيست؛ بلكه زماني كه اندازه مواد دراين مقياس قرار ميگيرد، خصوصيات ذاتي آنها از جمله رنگ، استحكام، مقاومت خوردگي و ... تغيير مييابد. در حقيقت اگر بخواهيم تفاوت اين فناوري را با فناوريهاي ديگر به صورت قابل ارزيابي بيان نماييم، ميتوانيم وجود "عناصر پايه" را به عنوان يك معيار ذكر كنيم. عناصر پايه در حقيقت همان عناصر نانومقياسي هستند كه خواص آنها در حالت نانومقياس با خواصشان در مقياس بزرگتر فرق ميكند. اولين و مهمترين عنصر پايه، نانوذره است. منظور از نانوذره، همانگونه كه از نام آن مشخص است، ذراتي با ابعاد نانومتري در هر سه بعد ميباشد. نانوذرات ميتوانند از مواد مختلفي تشكيل شوند، مانند نانوذرات فلزي، سراميكي، ... . دومين عنصر پايه، نانوكپسول است. همان طوري كه از اسم آن مشخص است، كپسولهاي هستند كه قطر نانومتري دارند و ميتوان مواد مورد نظر را درون آنها قرار داد و كپسوله كرد. سالهاست كه نانوكپسولها در طبيعت توليد ميشوند؛ مولكولهاي موسوم به فسفوليپيدها كه يك سر آنها آبگريز و سر ديگر آنها آبدوست است، وقتي در محيط آبي قرار ميگيرند، خود به خود كپسولهايي را تشكيل ميدهند كه قسمتهاي آبگريز مولكول در درون آنها واقع ميشود و از تماس با آب محافظت ميشود. حالت برعكس نيز قابل تصور است. عنصر پايه بعدي نانولوله كربني است. اين عنصر پايه در سال 1991 در شركت NEC كشف شدند و در حقيقت لولههايي از گرافيت ميباشند. اگر صفحات گرافيت را پيچيده و به شكل لوله در بياوريم، به نانولولههاي كربني ميرسيم. اين نانولولهها داراي اشكال و اندازههاي مختلفي هستند و ميتوانند تك ديواره يا چند ديواره باشند. اين لولهها خواص بسيار جالبي دارند كه منجر به ايجاد كاربردهاي جالب توجهي از آنها ميشود. در حقيقت كاربرد فناوري نانو از كاربرد عناصر پايه نشأت ميگيرد. هر كدام از اين عناصر پايه، ويژگيهاي خاصي دارند كه استفاده از آنها در زمينههاي مختلف، موجب ايجاد خواص جالبي ميگردد. مثلاً از جمله كاربردهاي نانوذرات ميتوان به دارورساني هدفمند و ساده، بانداژهاي بينياز از تجديد، شناسايي زود هنگام و بيضرر سلولهاي سرطاني، و تجزيه آلايندههاي محيط زيست اشاره كرد. همچنين نانولولههاي كربني داراي كاربردهاي متنوعي ميباشند كه موارد زير را ميتوان ذكر كرد: • تصوير برداري زيستي دقيق • حسگرهاي شيميايي و زيستي قابل اطمينان و داراي عمر طولاني • شناسايي و جداسازي كاملاً اختصاصي DNA • ژندرماني كه از طريق انتقال ژن به درون سلول توسط نانولولهها صورت ميپذيرد. • از بين بردن باكتريها اينها تنها مواردي از كاربردهاي بسيار زيادي هستند كه براي عناصر پايه قابل تصور ميباشند. كاربرد اين عناصر پايه در صنايع مختلف، در درخت ديگري به نام «درخت صنعت» آورده شده است كه با مراجعه به گروه مطالعاتي آيندهانديشي، بخش درخت صنعت، ميتوانيد آن را مشاهده كنيد. در نهايت «درخت فناوري نانو» معرفي ميگردد كه فناوري نانو را به شكل يك زنجيره از رويكرد ساخت عناصر پايه تا كاربرد آنها، در يك درخت چهار سطحي نمايش ميدهد. با مراجعه به گروه مطالعاتي آيندهانديشي، بخش درخت فناوري، ميتوانيد آن را مشاهده كنيد. دكتر ريچارد فيليپس فاينمن در 11 مي سال 1918 در منهتن نيويورك چشم به جهان گشود. فاينمن در طول سالهاي تحصيلش بر روي رياضيات و علوم بسيار مطالعه ميكرد زيرا پدرش ميخواست كه او يك معلم فيزيك شود. وي همچنين براي آزمايش در زمينه الكتريسيته يك آزمايشگاه در خانهاش برپا كرد. فاينمن از نمادهاي رياضياتي خودش براي توابع Sin، Cos، tanو F(x) استفاده ميكرد. فاينمن در دبيرستان فار راك اوي (Far Rock away) به تحصيل پرداخت و در سال آخر دبيرستان برنده جايزه رياضي دانشگاه نيويورك شد. پس از اتمام دبيرستان او تمايل به ادامه تحصيل داشت اما به جز انستيتو تكنولوژي ماساچوست (MIT) بقيه دانشگاهها به خاطر نمراتش و يهوديبودنش از پذيرش وي سرباز زدند. فاينمن در سال 1935 وارد MIT شد و در سال 1939 فارغالتحصيل ليسانس فيزيك گرديد. در سال 1942 وي پس از كاركردن بر روي ساخت بمب اتمي (1942-1941) دكتراي خود را از دانشگاه پرينستون دريافت نمود. او پس از دريافت مدرك دكترايش به لوسآلاموس (Los Alamos) رفت تا كار بر روي بمب اتمي را ادامه دهد. سپس فاينمن به رياست بخش تئوري منسوب شد. در سال 1945 فاينمن به عنوان استاد فيزيك تئوري در دانشگاه كرنل (Cornell) به فعاليت پرداخت. در بين سالهاي 1952 تا 1959 به عنوان استاد مهمان (Visiting Professor) درس فيزيك تئوري در انستيتو تكنولوژي كاليفرنيا (Caltech) به نام ريچارد چيس تولمن (Richard chase Tolman) مشغول به كار شد. بعد از آن سال تا زمان مرگش در سمت استاد فيزيك تئوري در آن دانشگاه مشغول كار بود. جايزه آلبرت انيشتن از دانشگاه پرينستون به سال 1954، جايزه آلبرت انيشتن از كالج پزشكي و جايزه لورنس (Lawrence) در سال 1963 جوايزي بودكه ريچارد فاينمن موفق به اخذ آنها گرديد. وي در سال 1965 به خاطر توسعهدادن الكتروديناميك كوانتوم كه تئوري اثر متقابل ذرات و اتمها را در ميدانهاي تشعشعي بيان ميكند به شهرت رسيد. وي در قسمتي از كارهايش آنچه را كه امروزه به نام "دياگرام فاينمن" ناميده ميشود، ترسيم نمود. اين دياگرام نمودار مكان- زمان اثر متقابل ذرات را نشان ميدهد. به خاطر اين كار وي جايزه نوبل را درآن سال به همراه جي- اسكوينجر (J-Schwinger) و اس. آي. توموناجا (S.I. Tomonaga) اخذ كرد. بعدها در طول زندگيش هنگامي كه به گروه تحقيق حادثه انفجار شاتل چنجر پيوست و دو كتاب خاطراتش را كه پرفروشترين كتابها شدند، منتشر كرد به چهره برجستهاي تبديل شد. پروفسور فاينمن عضو انجمن فيزيك آمريكا، انجمن آمريكايي علوم پيشرفته و آكادمي ملي علوم بود. او همچنين در سال 1965 به عنوان عضو خارجي انجمن سلطنتي انگلستان انتخاب شد. در سال1959 ايشان مقالهاي را درباره قابليتهاي فناوري نانو در آينده منتشر ساخت. فاينمن درآن سال در يك مهماني شام كه توسط انجمن فيزيك آمريكا برگزار شده بود، سخنراني كرد و ايده فناوري نانو را براي عموم مردم آشكار ساخت. عنوان سخنراني وي اين بود «فضاي زيادي در سطوح پايين وجود دارد» باوجود موقعيتهايي كه توسط بسياري تا آن زمان كسبشده بود، ريچارد. پي. فاينمن را به عنوان پايه گذار اين علم ميشناسند. سخنراني او شامل اين مطلب بود كه ميتوان تمام دايرهالمعارف بريتانيكا را بر روي يك سنجاق نگارش كرد. يعني ابعاد آن را به اندازه 25000/1 ابعاد واقعيش كوچك كرد. او همچنين از دوتاييكردن اتمها براي كاهش ابعاد كامپيوترها سخن گفت (در آن زمان ابعاد كامپيوترها بسيار بزرگتر از ابعاد كنوني بودند اما او احتمال ميداد كه ابعاد آنها را بتوان حتي از ابعاد كامپيوترهاي كنوني نيز كوچكتر كرد) او همچنين در آن سخنراني توسعه بيشتر فناوري نانو را پيشبيني نمود. وي در پايان سخنرانيش 1000 دلار براي اختراع اولين الكتروموتوري كه ابعادش حداكثر 64/1اينچ مكعب باشد، پيشنهاد داد. جايزهاي كه براي اولين كسي كه بتواند ابعاد يك صفحه كتاب را به اندازه ابعاد اصليش كوچك كند، تعيين كرد. ابعاد اين صفحه كتاب ميبايست به اندازهاي باشد كه بتوان آن را به كمك يك ميكروسكوپ الكتروني خواند. اين ايدهها در سالهاي 1960 و 1985 تحقق يافتند و جايزههاي آنها نيز پرداخت شد. ريچارد فاينمن با گوند هوارد (Gwenth Howarth) ازدواج كرد كه ثمره اين ازدواج يك پسر به نام كارل ريچارد (Corl Richard) (متولد 22 آوريل 1961) و يك دختر به نام ميشل كاترين (Michell Cathrine) (متولد 13 آگوست سال 1968) بود. متأسفانه فاينمن در سال 1988 به خاطر سرطان شكم در مركز پزشكي لوسآنجلس درگذشت. ياد فاينمن همواره به خاطر گشودن دريچهاي نو در قلمرو علم فيزيك به سوي ما، در ذهنها باقي ميماند. روبرت اي فريتاس مدير تحقيقات موسسه ساخت مولكولي (Institute for Molecular Manufacturing) ميباشد. وي در رشتههاي فيزيك، روانشناسي و حقوق تحصيل كرده است و بيش از 150 مقاله فني و عمومي با موضوعات مختلف علمي، مهندسي و حقوقي نوشته است. وي همچنين عهدهدار نوشتن فصلهايي از كتابهاي مختلف مي باشد. او در سال 1980 گزارشي تحليلي درباره امكان ساخت كارخانههاي فضايي تكثير شونده يعني كارخانههايي كه بتوانند كارخانههاي مشابه خودشان را به وجود آورند نوشت و سپس اولين تحقيق فني را كه به جزئياتي درباره نانوروباتهاي پزشكي پرداخته بود در مجله پزشكي (medical jarmal) منتشر ساخت. اخيراً فريتاس كتاب نانوپزشكي را منتشر كرده است. اين كتاب اولين كتاب فني ميباشد كه درباره قابليتهاي نانوفناوري مولكولي در نانوروباتهاي پزشكي كه كاربردهاي پزشكي و دارويي دارند به بحث پرداخته است. جلد اول اين كتاب در سال 1999 توسط شركت Lands Bioscience منتشر شد. در اين زمان فريتاس محقق موسسه ساخت مولكولي واقع در ايالت كاليفرنيا بود. او در سال 2003 قسمت اول جلد دوم آن كتاب را توسط همان شركت منتشر ساخت. وي در آن زمان در شركت زيوكس zyvex به عنوان يك محقق مشغول به كار بود. زيوكس يك كمپاني در زمينه فناوري نانو ميباشد كه مركز آن در فاصله سالهاي 2000 تا 2004 در ريچاردسون تگزاس بود. فريتاس هم اكنون مشغول تكميل كردن قسمت دوم جلد دوم و جلد سوم كتاب نانوپزشكي ميباشد. همچنين وي به عنوان مشاور در زمينههاي سنتز نانومكانيكي الماس و طراحي متصل كنندههاي مولكولي به عنوان مدير تحقيقات موسسه ساخت مولكولي مشغول به كار ميباشد. در سال 2004 روبرت فريتاس و رالف مركل با همكاري يكديگر كتاب"سينماتيك ماشينهاي تكثير شونده" را منتشر نمودند. اين اولين كتابي است كه در زمينه فيزيك ماشينهاي تكثير شونده تاكنون به چاپ رسيده است.
ارسال :اميرحسين ستوده بيدختي
منبع:
• Robert Freitas's website (http://www.rfreitas.com/) (including his publications (http://www.rfreitas.com/index.htm#Publications)) • Nanomedicine website (http://www.nanomedicine.com) Freitas' Nanomedicine book series on medical nanorobotics, freely available online • A paper on Respirocytes (artificial red cells) (http://www.foresight.org/Nanomedicine/Respirocytes.html) by Freitas (first medical nanorobot design paper ever published) • A paper on Microbivores (artificial white cells) (http://www.rfreitas.com/Microbivores.htm) by Freitas • Molecular assembler website (http://www.molecularassembler.com/) • Report on self-replicating space factories (http://www.islandone.org/MMSG/aasm/) 1980 NASA Study edited by Freitas • Kinematic Self-Replicating Machines (http://www.MolecularAssembler.com/KSRM.htm) first survey of field, by Freitas and Merkle http://www.nano.ir/images/iconsarms/pdf.jpg http://www.nano.ir/images/iconsarms/pdf.jpg -www.nano.ir
|