سال 51 یعنی حدود سه سال پس از ازدواج مان، در سفری که برای افغانستان‏ رفتیم، در آن‌جا وقتی جمع بودیم، خطاب به‌دوستانش گفت: "همسر من اسم اصلی و کار مرا نمی‏داند." رو کرد به من و گفت: "اسم اصلی من سیدعلی اندرزگوست..."

بدو ادامه مطلب بدو ....

سال 51 یعنی حدود سه سال پس از ازدواج مان، در سفری که برای افغانستان‏ رفتیم، در آن‌جا وقتی جمع بودیم، خطاب به‌دوستانش گفت: "همسر من اسم اصلی و کار مرا نمی‏داند." رو کرد به من و گفت: "اسم اصلی من سیدعلی اندرزگوست..."

بدو ادامه مطلب بدو ....

علی صبحدل فرزند استاد مؤذن حاج حسین صبحدل گفت: در سفری که پدر به مکه داشتند مقامات عربستان سعودی با دادن پیشنهادهای مالی از پدر خواستند تا ایشان یک بار بدون شهادت بر ولایت امام علی(ع) اذان بگوید اما او هرگز قبول نکرد.

 علی صبحدل فرزند استاد مؤذن، حسین صبحدل در برنامه ضیافت ویژه برنامه لحظه‌های افطار شبکه قرآن و معارف سیما حاضر شد و در رابطه با پدرش گفت: پدر از کودکی ویژگی‌های اخلاقی تربیتی را به ما می‌آموختند، اراده ورزی در کارها، سحرخیزی و به اندازه خوردن و خوابیدن از جمله مواردی بود که ایشان به آن تأکید داشتند.

یک موشک که از غزه به سمت شهرک «سدروت» در سرزمین‌های اشغالی شلیک شده بود، پس از برخورد به یک کارخانه موجب آتش‌سوزی در این واحد صنعتی شد. 

به گزارش دلاور به نقل ازخبرگزاری فارس به نقل از پایگاه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت، پس از برخورد یک موشک به ناحیه صنعتی «سدروت» در سرزمین‌های اشغالی، یک کارخانه در این منطقه به آتش کشیده شد. 

1) هدف بزرگ :: جوان سیزده، چهارده ساله ای بود به سن و سال و به همت.، مردی بزرگ. بعضی اوقات سر به سرش می گذاشتیم.
ـ تو این جا آمده ای چه كار با این كوچكی و جان و جثۀ ضعیف؟
ـ هدف بزرگم كم و كاستی هیكلم را جبران می كند. 2) تسبیحت را بده یك خط برویم ::ذكر گفتن با تسبیح و بعضاً عادت به گرداندن آن بسیار معمول بود. اصطلاحاً بچه ها به یك دور تسبیح گرداندن می گفتند«یك خط رفتن» روزی یكی از بچه ها رو به دوستش كرد و گفت :«اخوی، تسبیحت را بده یك خط برویم» و او جواب داد:«اگر رفتی خط و بر نگشتی چه؟ اگر رفتی خط وسط راه بنزین تمام كردی و تسبیح بر نگشت كی را باید ببینم؟»

...